چرا منافع عمومی با تفکر عقلانیت و توسعه گره خورده است؟
این روزها اگر از هر کدام از شهروندان بپرسیم که مشکل رشت چیست، غالباً خواهند گفت که شهر توسعه پیدا نکرده است اما وقتی در برابر تغییر و تحولات شهری قرار میگیرند، از خود مقاومت نشان میدهند چون درک درستی از توسعه ندارند. بنابراین سوال این است که چرا ما باید با فرآیند توسعه شهر
این روزها اگر از هر کدام از شهروندان بپرسیم که مشکل رشت چیست، غالباً خواهند گفت که شهر توسعه پیدا نکرده است اما وقتی در برابر تغییر و تحولات شهری قرار میگیرند، از خود مقاومت نشان میدهند چون درک درستی از توسعه ندارند. بنابراین سوال این است که چرا ما باید با فرآیند توسعه شهر همراه باشیم؟
برای اینکه به پاسخ این سوال برسیم، ابتدا نیاز است توسعه را بشناسیم. توسعه به فرآیندی گفته میشود که متضمن بهبود مداوم همۀ عرصههای زندگی انسانی، اعم از مادی و معنوی، و نیز بنیانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد.
شهر برای اینکه به این نقطهی آرمانی برسد، نیاز به ایده و برنامه دارد که مهمترین اصل توسعه محسوب میشود. البته برنامه به تنهایی نمیتواند ما را به هدف غایی برساند بلکه اصولی مثل نظمپذیری، قاعدهمندی، قانونمداری، تولید ثروت و رفاه و غیره حایز اهمیت است.
هر کدام از این شاخصها اهمیت زیادی دارد زیرا هدف غاییاش پاسداری از منافع عمومی و منافع شهر است. وقتی منافع عمومی در نظر گرفته شود، کیفیت شهر بالا میرود و رفاه ایجاد خواهد شد. بنابراین اولین و مهمترین لازمهی این امر وجود سیاستگذاران و تصمیمگیرانی است که صاحب اندیشه باشند و در خلال این اندیشه، منافع عمومی را به درستی تشخیص دهند.
به عنوان نمونه کسی که از تفکر عقلانیت برخوردار است، وقتی پای پرداخت عوارض و پس گرفتن بدهیهای شهر پیش میآید، بحث قانون را به منافع شخصی یک عده ترجیح میدهد. زیرا میداند اگر در ساز و کار قانونی و عقلانی شهر خلل وارد شود، ناهماهنگیهای زیادی حاصل خواهد شد و نتیجتاً شهر و شهروند است که ضرر خواهد کرد. بنابراین شهر بیش از هر چیز به فرد متعهد و مسئولیتپذیر احتیاج دارد که منافع عمومی را با هیچ چیز عوض نکند و به قیمت تضعیف منافع یک عده با هر منصب و جایگاهی، منافع عمومی را نادیده نگیرد. در گفتمان عقلانیت و توسعه کسی به خود اجازه بیقانونی نمیدهد؛ نه اینکه از قانون بترسد بلکه برای جامعه، خود و دیگر شهروندان احترام قائل است و منافع شهر را بر هر چیز دیگری ارجح میداند.
مثلاً چندی پیش در شهر مسئله بدهکاران دانه درشت شهرداری رسانهای شد که محصول بیتوجهی به قانون طی سالیان متمادی بود. شاید باورش سخت باشد که یک سوم بودجه شهر که باید جهت رفاه حال عمومی و از بین بردن شکاف طبقاتی و برابری هزینه شود، در جیب یک عده معدودی باشد که روز به روز با حق مردم جیبهایشان را پر پولتر میکنند. شاید در این مورد نتوان شخص یا افراد خاصی را مقصر دانست بلکه تنها مقصر اصلی فقدان تفکر عقلانیت و توسعه است که امکان ریشه دواندن چنین فسادهایی را در ساختار ما میدهد.
در نظر بگیرید ساز و کاری قانونمندی وجود داشت و کسی به خود اجازه نمیداد از حقوق شهروندان منفعت شخصی ببرد و این مقدار پول به چرخهی عملیاتی شهر تزریق میشد چه اتفاقی میافتاد؟
بارها و بارها شنیدهایم که عدهای از نابرابری در شهر و تبعیض در مناطق کمبرخورداری مثل صفسر، وولکس، عینک و غیره داد سخن دادهاند. این، واقعیتی بدیهی است که محلات کم برخوردار ما به دلیل عدم وجود زیرساختهای لازم با مشکلات زیادی مواجه هستند و در پی همین توسعهنیافتگی شهر در معرض تهدیدها و آسیبهای اجتماعی قرار دارند. اما تکرار و بازگو کردن آن دردی از اهالی این محلات رفع نمیکند بلکه اندیشه و در کنار آن حاکمیت قانون لازم است تا برای همیشه خطی قرمز بر مشکلات این مناطق کشیده شود. مثل همین پس گرفتن بدهی شهر از بدهکاران دانه درشت که به جای تامین منافع آنها میشد امکان تولید ثروت و افزایش بهرهوری شهر و از بین بردن شکافهای طبقاتی را محقق کرد.
به همین دلیل است که یکی از مهمترین اصول توسعه که اصل ثابت آن هم بشمار میرود، استفاده از تواناییهای فکری و سازماندهی نخبگان است. زیرا منافع عمومی و برابری طبقاتی نه با شعار حاصل میشود نه با ژست، بلکه تنها از طریق نظم و قانونمحوری میتوان به این اصل دست یافت، و لازم است تصمیمسازان شهری با درک صحیح از معیارهای عقلانیت با تفکر و اندیشهی پایه شهر همراه و همگام باشند.
اما آنچه به مراتب مهمتر از همه است، عقلانیت اجتماعی و نقش تاثیرگذار مردم است که میتوانند انتخاب نخبگان امکان تولید اندیشه را در پارلمان شهری فراهم کنند. زیرا اگر هر کدام از ارشها و معیارهای عقلانیت و توسعه نادیده گرفته شود، اولین چیزی که در معرض تضعیف قرار خواهد گرفت، منافع عمومی و کیفیت زندگی شهروندان است. ولی اگر از منافع عمومی و مصلحت شهر پاسداری شود، منافع شخصی تک تک افراد جامعه عادلانه از خلال آن تامین خواهد شد.
باید کسانی را به شورای شهر بفرستیم که واقعا ه دنبال عدالت و منافع عمومی باشند، نه اینکه دغدغه شان این باشد که خود را عین عدالت و تامین کننده منافع عمومی معرفی کنند و بقیه را سازشکار و به قول دکتر شریعتی، عمله ظلمه! چنین فردی تنها به فکر منفعت شخصی خودش است، چون تامین منافع عمومی نیاز به عمل دارد نه حرافی و قهرمان سازی از خود.
اگر شهروندان چشم انداز عقلانی از توسعه شهر داشته باشند کسانی را راهی ساختمان میرزا خلیل رفیع می کنند که منافع عمومی را به منافع شخصی، گروهی یا قومیتی ترجیح می دهند و منافع عمومی را در عمل شان لحاظ می کنند نه در حرف.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰